در مطبوعات

ایران درودی در گفت‌وگو با ایسنا: به جای مجوز موزه، مجوز ورود به عرش را گرفته‌ام!

1399/02/03

درابتدا میخواستم از حال وهوای این روز های خود بگوئید .این که ویروس کوچک کرونا مردمان جهان را تحت تاثیر قرار داده وبسیاری را خانه نشین ویا عزا دار کرده است شما روز های خود را چگونه سپری میکنید ؟ 

 یکی از مهمترین مسئله زندگی وحرفه ی من ضرورت تنها ماندن من است با عطف به این نکته است که بارها گفته ام من اموخته ام با تنهایی ام برای خودم کافی باشم ، چرا که فقط در تنهاییست که میتوانم نقاشی کنم یا بنویسم. من در لحظه رندگی میکنم وبه دین گونه در تنهایی از لحضات زندگی سرشار میشوم به خلسه میرسم. گر چه  این بار در تنهایی سخت دلنگران یکایک هموطنانی هستم مانند پرستاران ودکتر ها که جان بر کف به کمک بیماران کرونایی شتافته اند ویا کسانی که در گرانی سرسام اور مجبورند برای به دست اوردن لقمه نانی از  منزل خارج شوند و دردناک تر  اینکه  کاری هم  وجود ندارد . مردم فقط به فروشگاه های مواد غذایی یا دارو خانه ها مراجعه میکنند. همچنین دلنگران  یکایک هموطنانی  هستم که شغلشان مانند بیمارستان ها وبانک ها ایجاب میکند سر کارشان حضور پیداکنند. از خودم می پرسم دولت که در ماه محرم برای برگزاری مراسم تکیه وعزاداری کمک هزینه به بر گزار کنندگان می پردازد چرا به مسلمانان زنده که در شرایط خطرناک کرونا در سطل اشغال ها به دنبال یافتن چیزی برای خوردن هستند کمکی  نمی کند؟. به راستی ایا دولت از وجود کساتی که از سطل اشغال تغذیه میکنند بی خبرست؟ یا فراموش میکند این اشخاص به القوه ناقل ویروس میشوند.  

واما این ویروس کوچک درس بزرگی به ما داد تا بدانیم ما انسان های این کره زمین چه در کوتاه ترین فاصله یا در دورترین ،بهم پیوسته ایم . هم چنانکه سعدی شاعر بزرگ ایران زمین ، قرن ها پیش میگوید :بنی ادم اعضای یکدیگرند که در افرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد اورد روزگار ، دیگر اعضا را نماند قرار. بی سبب نیست که این شعر در مقابل درب ورودی مقر سازمان ملل نیویورک نصب شده است . درس دیگر این ویروس  که تمامی انسان های کره زمین را در گیر کرده است، بی ارزش بودن پول است که درمبارزه با کرونا  هیچگونه کار ایی نداردو به عبارت دیگر ثروت هیچ نوع مصونیتی از این بیماری را، برای انسان ثروتمند ایجاد نمیکند .وحال اینکه فقطً دغدغه بزرگ انسان های زمانه ی ما به دست اوردن هر چه بیشتر  پول به هر قیمتی است ! . علیرغم ادامه ی تحریم در این دوره سخت ، ملت شریف ومتحمل ایران نشان داد که مانند  کشور های پیشرفته و به اصطلاح متمدن ، دست به غارت فروشگاه ها وداروخانه ها نمیزند . بابلند نظری وصبوری ،جان بر کف به کمک هم وطنانش می شتابد.  همانطور که امار نشان میدهد بالا ترین تعداد کشته شدگان  از این مریضی  ،همانا  پرستاران  ودکتر ها وکارمندان بانک هستند  . ترامپ نا جوانمردانه در این شرایط ناگوار بر خلاف حقوق بشر به تحریم ایران ،ادامه دادومردمشان دست به غارت فروشگاه ها وداروخانه ها زدندوبرای خرید اسلحه به اسلحه فروشی ها هجوم بردند .چرا اسلحه ؟ نمی دانم !  این تفاوت رفتار انسان ها در برابر یک فاجعه نشان دهنده ی نوع فرهنگ انسان ونوع نگاه او به زندگیست . 

 اما من از شروع کرونا خودم را قرنطینه کردم تا ناقل کرونا نباشم .متاسفانه  تا اخرین روز های سال گذشته منتظر دریافت مجوز ساختمان موزه ام بودم که سرانجام مجوزپس از پنج سال انتظارداده نشد وکرونا اوج گرفت . در این مرحله تصمیم گرفتم مجوز شهرداری را رها کنم و به جایش مجوز عرش را بگیرم وبه حرفه ام خودم به پردازم. بارها از خودم پرسیده ام ایا دادگاهی وجود داردکه من به ان شکایت برم و به پرسم به چه گناهی پنج سال  از عمر کسی راکه  هست ونیست خود را محضری به ملت ایران بخشیده است تلف کرده اند؟ گرچه این انتظار پنج ساله که مرا تحت فشارعصبی قرار داداز من یک بیمار عصبی ساخته است. ولی کرونا سبب شد به خودم بیایم واین روزها را اگر عمری برایم باقی مانده با ارامش به معنای واقعی با خودم زندگی کنم . پس تصمیم گرفتم به جای مجوز ساخت موزه مجوز ورود به عرش را بگیرم ومانند سابق با نقاشی کردن در بهشت خودم  زندگی کنم .                      


 

همواره در صحبت از لطف خداوند سخن گفته اید . در این روزهای سخت چه احساسی دارید   ایابرای مردم که دراین روز ها ناامید هستند پیامی دارید ؟.  


 

من باور دارم خدا وند مرا دوست میدارد که مرا خلاق افریده است تا خلسه را تجربه کنم . من نه از مرگ میترسم نه از کرونا . فقط یک ارزو دارم : خداوند ایمان مرا به  خودش بیشتر کند .وتا اخرین لحظه ی حیات هوشمندی وشعور مرا به من روا دارد وسپاسمندی و شکر گزاری مرا از هر انچه بمن داده یا نداده به پذیرد .   

 

سوال  : این سال جدید اغاز شده است مهمترین ارزوی که در سال جدید برای مردم ایران وخودتان دارید چیست ؟  

من باور دارم خداوند مرا دوست میدارد که مرا خلاق افریده است تا من به عرش رسیدن را در حیاتم تجربه کنم . من نه از مرگ میترسم نه از کرونا،

واما برای ملت ایران چه ارزوی دارم؟ در طول عمرم به ملت ایران ثابت کرده ام که این ملت صبورومتحمل و بزرگ مردان تاریخ ایران وتاریخ پر شکوهش راعاشقانه دوست میدارم. من در هیچ لحظه ی از زندگیم مایوس نشده ام . چرا که میدانم ملت ایران مرا دوست میدارد. در این دوره کرونا چه بسیارند انسان های ناشناس بدون اسم پشت درب منزلم تجهیزات بهداشتی از الکل گرفته تا یک جفت دستکش یا ماسک گذاشته اند . من به ایران باز گشته ام تا در خاک ایران بمیرم ومطمئنم که موزه ام در قلب هموطنانم که ایران را دوست میدارند  وسختی های انرا صبورانه تحمل میکنند 'ساخته خواهد شد . برای من مهمترین ارزش زندگی در ایثار عشق است . پس بیشتر از همیشه به ایران عزیزمان عشق بورز یم تا قادر شویم  صدمات تلخ ناشی از طبیعت را  چون سیل وزلزله وحوادث ناگوار چون سقوط هواپیما     

 

 شما همواره در صحبت از لطف خدا وند سخن گفته اید ، در این روز های چه احساسی دارید؟ ایا برای مردمی که در این روز ها ناامید هستند پیامی دارید؟.                                                                                            

به درستی بگویم من نومیدی را نمیشناسم . همیشه در تاریکی مطلق نقطه ای از روشنایی را دیده ام یا خواسته ام ببینم . اما ملت ما همانطور که تار یخ گواه است، نومید نیست تحمل وصبرش زیاد است . می بینید که عیدش را گرچه ناشیانه ونا اگاه از خطر واقعی شیوع کرونا ،با این همه میگیرد .  وفراموش میکندکه او هم ممکن است هم ممکن ناقل این ویروس به هم وطنانش باشد . با خونسردی تمام مانند گذشته سوار ماشین شده برای گذراندن تعطیلات به شمال میرود . شاید این بی تفاوتی به خطر کرونا ناشی از ناباوری اوبه اخبار باشد  .شاید اینگونه عکس العمل منفی ،نتجه تاخیر در اطلاع رسانی ارسمی باشد  .  به هر حال پیام من برای ملت ایران اینست هریک از ما نه فقط مسئول جان خودمان هستیم بلکه اگر ناقل  باشیم  ممکن است ندانسته مسبب  مرگ یک نفر تا صدها نفر بشو یم . امروزهمه باید بدانندکه این بیماری در اغاز فقط با بیماری یک فقط نفر شروع شده است . پس وظیفه انسانی ماست که بهداشت خود ودیگران را با دقت ودر تمام جزئیات  

رعایت کنیم تا بتوانیم از شیوع هر چه بیشتر ان جلو گیری کنیم. ولی آرزویم برای ملت ایران همانیست که برای خودم دارم یعنی نزدیک تر شدن به خالق هستی ولذت بردن وشکر گزاری از موهبت زندگی  . بالا ترین قدرت انسان در نوع ایمان ونگاهیست که او به جهان هستی دارد . در دوره ایکه ما با فشردن یک دکمه با دورترین نقطه این جهان میتوانیم ارتباط بر قرار کنیم ویروس کرونا ما را مجبور میکند به مهفوم زندگی بیاندیشیم  وبدانیم این ویروسی که حتی بچشم دیده نیشود قادرست زندگی را از میلیاردها  بشر سلب کند .  اما نمی تواند نظم گردش سیارات را از حرکت باز دارد . به افرینده این جهان هستی با میلیون هاسیاره وستاره وکهکشان ونظمشان ایمان بیاوریم تا بتوانیم با ایمان محکم وسپاسمندی از هر ثانیه زندکی ومو هبت زنده بودن لذت ببریم . باسپاس از افرینده ام که مرا با درک شعورم عاشق کرد عاشق درک هستی  .