آلفونسو دنو ویلاته یی اورتیز

مجله نودادس، 10 مه 1976

ایران درّودی ، که هم به سنت ” بیان گریان ” پیوسته است ، هم به حق به ” مکتب پاریس ” تعلق دارد و هم از خود انگیختگی ” تصنع گرایان ” سرشار است ، آرمان های زیبایی شناختی ، رویاها و شوق شکل آفرینی خود را از طریق سطوح و ساختارهایی مسحور کننده به تصویر می کشد که در آنها شکلها چنان مستحیل می شوند که هر گونه منظر واقعی را از کف می دهند که به جوهر خلاقیت انفعالی و فرآیند آرمانی ای که ، به طور مطلق ، همنوایی وتناوب ارزش های توهم آفرینی تجسمی را به ذهن متبادر می سازد، می رسند . 

درّودی با استفاده از لکه های رنگ و شکل های منشعب از آنها ، از ناممکن ها مناظری می آفریند ، نظیر آنهایی که سواژ ، فوتریه و هنرمندان دیگری چون مالویچ و آرشیل گورکی ماهرانه پرداخته اند . ماحصل کار چهره نگاره هنرمند ، حقیقت کسی است که نخست برای دل خود و سپس برای تخیل ذهنیت بیننده فعال به فراخور امیال و نوسانات روحی خود می آفریند ، و در این رابطه هر وسیله ای برای بیان موجه است . 
درّودی یک بیان گرا ست ، اما نه به معنای انسان گرایانه ی لفظ یا در مقام نماینده ی گرایش معطوف به کاستی ها و دردمندی ها و ماجراهایی که انسان فراراه خود دارد ، برعکس ، با ارائه نقوش خود به شیوه ای گویی خوشنویسانه ، با دوری جستن از هر آنچه واقعی است ، واقعیتی دیگر پدید می آید ، سرشار از شکل های ذهنی یا تصادفی ، که حکایت از خود بیگانگیِ نقاش امروزی است . 

ترکیب های او ، شاعرانگی تخیل آمیز او ، نوعی یگانگی که همانا تنهایی است و آشکارا بازسازی ماواالطبیعی جهان پیرامون او ، یا دست کم ترسیم جهانی است که در توهم خود از هماهنگی محیط دارد . رنگمایه هایی که از آتش تا یخبندان مکان هایی وصف ناپذیر را در بر می گیرند ، همه بیانگر موضع اخلاقی و هنری درّودی هستند : تخطی از نظام های آشنا ، برافراشتن پرچم انتزاعی ، و هماوایی از دیدگاه های گوناگون با واپسین کارهای ماتیس ، و بی گمان ، با بهسازی هایی از حیث زندگی روزمره ، با آثار سزان ، همانند است . 

درّودی هر لحظه بیشتر از قبل ، از مرزها فاصله می گیرد تا در اوهام متعدد ” ایسم ها ” و گرایش های زود گذر ، آشکارا بگوید ، که تمامی هنر در نهایت ، در تضادی ابدی است . 
رهاورد این هنرمند ، صداقت و خود انگیختگی اوست و نگاه بی آلایشی که با آن به نمایش توان دراماتیک انتزاع و گرافیسمی می پردازد که بیشتر کسانی راکه به چشم حساسیت می نگرند دچار حیرت می سازد . 

آلفونسو دنو ویلاته یی اورتیز

مجله نوودادس ، 10 مه 1976